نامۀ مورّخ ۱۴ مارچ ۱۹۹۶
ترجمهای ازقسمتی از نامۀ مورّخ ۱۴ مارچ ۱۹۹۶
نکاتی مربوط به مطالعۀ دیانت بهائی
شما از اینکه کوششهایی که برای ایجاد تمایز بین “بهائیان عادّی” و “بهائیان دانشپژوه” در رابطه با مطالعات امری صورت میگیرد و ممکن است سبب ایجاد نفاق در بین احبّا گردد ابراز ناراحتی کردهاید. نگرانی شما کاملاً بجا است. چنین طرز فکری در مورد مطالعۀ امر مبارک نمایانگر سوء تفاهمی بنیادین از الگوی جامعۀ بهائی که در تعالیم الهی ارائه گردیده میباشد.
همان طور که میدانید، حضرت بهاءالله میفرمایند که همه موظّف به کسب دانش هستند و علم را “به منزلۀ جناح ... از برای وجود” و “مرقات ... از برای صعود” توصیف فرمودهاند. افرادی که اکتسابات عالیهشان در این زمینه به آنها امکان میدهد که سهم عظیمی در پیشبرد تمدّن داشته باشند سزاوار قدرشناسی و سپاس جامعه میباشند.
در مطالعۀ این ظهور اعظم، تخصّص یک فرد در علوم مادّی یا اجتماعی در حقوق، زبانشناسی و سایر رشتههای تخصّصی غالباً در روشن ساختن مسائل مورد مطالعه به نحو ارزندهای مؤثّر است و به چنین کمکهایی باید بینهایت ارج نهاد. رشتۀ مطالعات خاورمیانه که در نامۀ شما ذکر شده بود یکی از رشتههایی است که میتواند در این راستا کمک نماید. امّا تخصّص در هیچ یک از رشتههای متعدّد پژوهشی نمیتواند به متخصّصین خود در تلاش معمولی برای کشف مفاهیم و مقتضیات چنین منبع حیرتانگیز و بیکرانی از حقایق، نقش مرجعیّت بدهد.
حضرت بهاءالله همزمان با دعوت به کسب دانش، آن خصیصۀ ادیان گذشته را که به طبقهای خاصّ از مردم مثل کشیشها در مسیحیّت و علما در اسلام حقّ مرجعیّت در درک و انجام رسوم دینی همکیشانشان را میداد، به کلّی منسوخ فرمودهاند. حضرت ولیّامرالله در نامهای به زبان فارسی که از طرف ایشان به محفل روحانی استانبول نوشته شده، شدیداً کوشیدهاند که اهمّیّت این انفصال بارز از تاریخ گذشتۀ ادیان را تصریح فرمایند:
ولی الحمد لله قلم اعلی اين استبداد رأی افراد علما و عقلا را از ميان بردند و قول افراد را ولو اعلم علما و افضل فضلا باشد ميزان نفرمودند امور را به مراكز منصوصه و محافل مخصوصه راجع نمودند.
دور بهائی از قلم مؤسّس اعظمش به عنوان “هذا یوم لن یعقبه ظلمة اللّیل” توصیف شده است . حضرت بهاءالله از طریق عهد و میثاق خود یک منبع هدایت الهی مقرّر فرمودند که در طول این دور اعظم دوام و بقا خواهد داشت. حقّ ادارۀ امور جامعه و وظیفۀ حفظ تمامیّت کلام الهی و انتشار پیام امر الله به عهدۀ نظم اداری که زادۀ عهد و میثاق میباشد محوّل گردیده است. فقط به وسیلۀ انتخابات آزاد یا انتصاب ناطلبیده است که اعضای مؤسّسات این نظم در سمتهای خود گماشته میشوند. هیچ شغلی چه در تبلیغ و چه در امور اداری وجود ندارد که شخص بتواند برای آن تعلیم ببیند یا یک فرد بهائی بتواند در واقع خواهان آن باشد. این بیانات هشدار دهندۀ جمال مبارک مخصوصاً در این مورد صدق میکند:
برتری و بهتری که به میان آمد عالم خراب شد و ویران مشاهده گشت.انسان عزیز است چه که در کلّ آیت حقّ موجود ولکن خود را اعلم و ارجح و افضل و اتقی و ارفع دیدن خطائیست کبیر.
ترویج هر گونه دانشی در بین اعضای جامعۀ بهائی اقدامی اساسی برای نیل به اهداف متنوّع جامعه میباشد. در نتیجه تشویق افراد احبّا به کسب دانش، ایجاد مدارس، دانشگاهها، مؤسّسات آموزشی بهائی، تشکیل گروههای آموزشی و فعّالیّتهای گروههای اجرایی که همّشان ارتباط دادن اصول امری با چالشهایی که گریبانگیر نوع بشر است میباشد، همگی اقداماتی هستند که از یک سو مشاورین و معاونینشان و از سوی دیگر محافل ملّی و محلّی باید به آنها بپردازند. مؤسّسات بهائی در همه جا درمییابند که کمک کسانی که فعّالیّتهای اندیشمندانه، خصایص اخلاقی و به خصوص عشق آنها به امر مبارک آنان را برای خدمت مهیّا میسازد، مجهودات این مؤسّسات را در ایفای این مسئولیّتهای مبرم به نحو قابل ملاحظهای تقویت مینماید.
در این مورد یک مسئولیّت خاصّ بر دوش مشاورین قرار دارد، زیرا وظیفۀ کمک به شکوفا ساختن استعدادهای افراد احبّا به آنان محوّل شده است. اعضای این مؤسّسه که برای دورههای مشخّصی منصوب میشوند موظّفند که امور مربوط به صیانت و ترویج امر الله را که در الواح مقدّسۀ وصایای حضرت عبدالبهاء به ایادی امر الله محوّل شده است، ادامه دهند. به این ترتیب، مشاورین فراخوانده شدهاند که به “نشر نفحات الله و تربيت نفوس در تعليم علوم و تحسين اخلاق عموم و تقديس و تنزيه در جميع شئون...” بپردازند و “از اطوار و احوال و كردار و گفتار بايد تقوای الهی ظاهر و اشكار باشد”. مشاورین همانند ایادی امر الله حقّ تبیین ندارند، حقّی که به وسیلۀ عهد و میثاق صرفاً به حضرت عبدالبهاء و حضرت ولیّامرالله تفویض شده است. در عین حال که بعضی از مشاورین مانند بعضی از ایادی در دورۀ زندگی فردی خود رشتههای مختلف دانشگاهی یا حرفهای را گذراندهاند، انجام وظایفشان متّکی به این گونه مهارتها نمیباشد. همۀ آنها در وظیفۀ حیاتی تشویق احبّا در همه جا به کسب دانش، در تمام ابعادش، کاملاً شریک هستند. همۀ آنها همچنین در مسئولیّتی که به مؤسّسهای که ایشان عضو آن میباشند احاله شده، یعنی صیانت امر الله در برابر دشمنان خارجی و داخلی سهیم میباشند، امری که هم حضرت مولیالوری و هم حضرت ولیّامرالله برای آن اهمّیّت خاصّی قائل بودند.
با تقدیـم تحیّات
دارالانشاء بیت العدل اعظم